๑۩۞۩๑سرزمین عشق ๑۩۞۩๑
یک شنبه 1 خرداد 1390برچسب:, :: 12:29 :: نويسنده : vahid
چگونه می توانم با این قلب شکسته ام ، بی غرور عاشق بمانم. قطره اشک نیز در آن نیست عاشق بمانم. و نه اشکی در چشمانم مانده است که برای تو بریزد. چگونه می توانم با این قلب بی احساسم عاشق بمانم. بهانه تو را میگیرد ، چگونه می توانم با این قلب بهانه گیر عاشق بمانم. قلبم نسبت به تو بی احساس شده است ، گویا از عشق تو سرد سرد شده است. دیگر تو را دوست ندارد و مثل گذشته عاشقت نیست. سوزانده است و اینک نیز در حالا خاکستر شدن است. چگونه می توانم با یک قلب و احساسی که تبدیل به خاکستر شده عاشق بمانم. و یک ذره احساس در وجودت نیست. و آن قلب بی وفایت دل شکسته ام، دیگر مثل گذشته دوستت ندارم . به آرزویت رسیدی ! مرا از عشقت سرد کردی و توانستی قلبم را راضی به رفتن کنی.می روم برای همیشه ! غروری نیز در دل نمانده و اگر تا این لحظه به پای تو نشسته بودم تنها به خاطر غروری بود که دلم مانده بود، اما همان یک ذره غرور را نیز شکستی. من نیستی ، دلت با من نیست و مرا دوست نداری! چرا عاشق آن قلب بی احساست بمانم. نیست ، پس میروم تا عاشقانه به یادم بمیری. |
درباره وبلاگ ![]() نام : غم نام خانواگي:بيسیک نام پدر:درد نام مادر: پريشاني نام پدربزرگ : درويش تنها نام مادربزرگ : سلطان غم محل تولد:ويرون شهر تاريخ تولد:يكي از روز هاي باروني شماره شناسنامه : عدد تنهايي شغل:منتظر وضعيت فكري:فقط سوال جرم:افراط درعاشقي تاريخ جرم:روز اول خوشي ساعت جرم:شروع تپش قلب محل جرم :آشيان دوست علت جرم:فقط زندگي وزن:به سنگيني بغض چند ساله قد:كمتر از خاك رنگ چشم:صورتي رنگ مو:همرنگ درد تحصيلات:پايه آخر بد بختي مدت محکوميت : حبس ابد چراغم : شمع سقفم : اسمان مونسم : شب کارم : حسرت يادم : انتظار تو دردم : فراغ فريادم : سکوت ارزويم :ديدار تو زندگيم : فقط تو ادرس : خيابان غمستان – ميدان تنهايي – چهارراه بدبختي – خيابان رنج – کوچه غربت آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
نويسندگان ![]()
![]() |
|||||||||||||||